در مقاله قبلی با عنوان «هنر کیفیت: آیا کیفیت یعنی رضایت مشتری یا فراتر از آن؟» به این نتیجه رسیدیم که کیفیت یک سفر بی‌پایان و یک فلسفه فراتر از رضایت لحظه‌ای است. اما این سفر پرافتخار از کجا آغاز می‌شود؟ بسیاری فکر می‌کنند کیفیت در خط تولید کارخانه‌ها، در دفتر مدیران ارشد یا در کتاب‌های استاندارد متولد می‌شود. اما حقیقت این است: ریشه کیفیت، در زندگی روزمره تک تک ماست.


کیفیت، پیش از آنکه یک استراتژی کسب‌وکار باشد، یک سبک زندگی و یک انتخاب شخصی است. این انتخاب، خود را در کوچک‌ترین رفتارهای ما نشان می‌دهد.


کیفیت فردی: تمرین در کارهای کوچک


ما اغلب کیفیت را به پروژه‌های بزرگ و نتایج چشمگیر مرتبط می‌دانیم. اما کیفیت واقعی در نحوه انجام کارهای به ظاهر پیش پا افتاده متجلی می‌شود. اینجا است که کیفیت از یک شعار به یک عادت تبدیل می‌گردد:


· وقت‌شناسی: رسیدن به موقع به یک قرار ساده، اولین نشانه احترام به دیگران و تعهد به قول خود است. این همان بذر کیفیت است.

· توجه به جزئیات: وقتی ایمیلی می‌نویسیم، گزارش کوچکی را آماده می‌کنیم یا حتی میز کارمان را مرتب می‌نگه داریم، در حال تمرین "دقت" هستیم. این دقت همان‌ چیزی است که بعداً در طراحی محصول یا ارائه خدمت ظاهر می‌شود.

· انجام درست کار، حتی وقتی کسی نگاه نمی‌کند: این، والاترین سطح کیفیت فردی است. وقتی معیار کار خوب، نه تایید دیگران، بلکه رضایت درونی و حس تعهد شخصی ما باشد، کیفیت به بخشی از هویت ما تبدیل شده است.


از "من" باکیفیت به "ما" باکیفیت: زنجیره ارزش


وقتی هر یک از ما در زندگی شخصی و حرفه‌ای خودمان کیفیت را در اولویت قرار دهیم، یک تحول بزرگ رخ می‌دهد. این نگرش، مانند یک موج، به تمام جنبه‌های زندگی سرایت می‌کند:


· یک مدیر که وقت‌شناسی را رعایت می‌کند، به طور ناخودآگاه فرهنگ مسئولیت‌پذیری را در تیمش تقویت می‌کند.

· یک کارمند که به جزئیات کارش اهمیت می‌دهد، باعث کاهش خطاها و افزایش بهره‌وری در کل زنجیره می‌شود.

· پدر یا مادری که با دقت به قول‌های کوچکش به فرزندش عمل می‌کند، در حال آموزش ارزش "تعهد" به نسل بعد است.


کیفیت، یک فرهنگ است


پس کیفیت تنها یک سری دستورالعمل و استاندارد نیست؛ یک فرهنگ است. فرهنگی که از درون خانواده، مدرسه و انتخاب‌های روزمره ما نشأت می‌گیرد. این فرهنگ نمی‌تواند فقط با بخشنامه به وجود آید. کیفیت باید از «من» آغاز شود تا به «ما» برسد. وقتی تعداد افرادی که کیفیت را به عنوان یک ارزش شخصی می‌پذیرند به حداقلی برسد، آنگاه کیفیت تبدیل به هویت جمعی یک سازمان، یک جامعه و یک ملت می‌شود.


جمع‌بندی: اگر به دنبال ساختن سازمانی باکیفیت هستید، اول از خودتان شروع کنید. اگر به دنبال ارتقای کیفیت محصولات هستید، اول کیفیت تعهدات و رفتارهای شخصی‌تان را ارتقا دهید. به یاد داشته باشید، کیفیت یک مسیر است و این مسیر با اولین قدم هر یک از ما آغاز می‌شود.


---


🔻 ما از شنیدن تجربیات شما الهام می‌گیریم! شما چطور کیفیت را در زندگی روزمره‌تان تمرین می‌کنید؟چه عادت کوچکی دارید که به باور شما، نشان‌دهنده تعهد شخصی شما به کیفیت است؟ دیدگاه‌های ارزشمندتان را با ما به اشتراک بگذارید 🌟